معنی موسیقى دان اتریشى
حل جدول
شوبرت
هایدن
آهنگساز و موسیقى دان اتریشى
اشتراوس
موسیقى دان لهستانى
شوپن
موسیقى دان ایرانى
ارموى
موسیقى دان آلمانى
برامس
هاندل
موسیقى دان فرانسوى
بارتوک
موسیقى دان ایران باستان
رامتین
موسیقى دان ایرانى سده هفتم
ارموى
موسیقى دان با نام رابرت
شومان
روانشناس اتریشى
یونگ
موسیقیدان اتریشى
هایدن
لغت نامه دهخدا
دان دان. (ص مرکب) متفرق و پاشان و پراکنده و از هم جدا. (ناظم الاطباء). دانه دانه.
- دان دان بیرون زدن، دانه ها بیرون آمدن بر اندام در بیماری سرخک و آبله مرغان و حصبه و جز آن.
فرهنگ معین
ریشه دانستن، (فع.) مفرد امر حاضر از «دانستن » 3- (ص فا.) در ترکیبات به معنی «داننده » آید: حساب دان، ریاضی دان. قدردان. [خوانش: (وَ) (اِمر.)]
معادل ابجد
1182